راز چهل سال عقب نگهداشتن علم دینی، عدم باور به اسلام است.
استاد فلسفه علم: جواب اینکه چرا در طول این چهل سال بعد از انقلاب اسلامی هنوز در حوزه علوم به خصوص علوم انسانی به خودکفایی نرسیدهایم ناشی از عدم اعتماد به این است که اسلام حرف نویی دارد.
گروه حوزه و دانشگاه پایگاه خبری تحلیلی استادنیوز، اگرچه امروز مجموعههای مختلفی در کشور به شکل تخصصی به علم دینی میپردازند و شقوق مختلف آن را مشخص میکنند، اما پوشیده نیست که سرعت تولید علم دینی در طول چهل سال گذشته تا امروز سرعت بالایی نبوده است.
حتی امروز هم که به اثبات رسیده علوم به دو شق سکولار و دینی تقسیم میشوند هر چند روز یکبار کسی از راه میرسد و تفاوت علم از منظر دین و غیر دین را انکار میکند و به راحتی عنوان میکنند که مثلا علوم دینی و غیردینی ندارند، یا اقتصاد اسلامی وجود ندارد و...
در مورد اینکه چرا علم دینی علی رغم گذشت چهل سال از انقلاب اسلامی هنوز به خروجی خود به گونهای که بتواند تمام نیازهای فرد و جامعه را پاسخ دهد نرسیده است به سراغ برخی متفکران این حوزه رفتهایم که ماحصل این گفتگوها در اختیار خوانندگان قرار میگیرد. حجت الاسلام و المسلمین جمالی عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم از جمله کسانی است که به پرسشهای حوزه علم دینی پاسخ داده است. مشروح این گفتگو در اختیار مخاطبان قرار میگیرد.
جمالی در ابتدا گفت: در پاسخ به اینکه چرا چهل سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هنوز در علوم به خصوص علوم انسانی با این حجم عظیم استاد و فارغالتحصیل دانشگاه و حوزه در جایگاه تولید علم و صاحب نظر قرار نگرفتهایم و مقلد غرب هستیم ابتدا باید پاسخ دهیم که برای اسلامی کردن علوم انسانی چه کار انجام شده است؟
استاد فلسفه علم تاکید کرد : عدهای بلافاصله بعد از انقلاب اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصمیم گرفتند که در حرکتی به نام انقلاب فرهنگی که دو سال به طول انجامید دانشگاه را تعطیل کنند تا طی آن دانشگاه را از استادان علوم انسانی غربی تصفیه نمایند.
وی افزود: اما نگاه عمیقتر مربوط به امام خمینی(ره) است که معتقد به تحول بنیادین در خود علوم انسانی بودند که متاسفانه جامعه علمی ما در زمان انقلاب فرهنگی توانایی هضم این درخواست امام جامعه را نداشت لذا حتی انقلاب فرهنگی در دانشگاهها نتوانست تغییر خاصی در علوم انسانی ایجاد کند و معراف فروید در روانشناسی، کانت و هگل در فلسفه، آدام اسمیت و مارکس در اقتصاد، مازلو در جامعه شناسی و ... همچنان ذیل پرچم توحیدی جمهوری اسلامی ایران تا به امروز تدریس و حفظ شده است.
جمالی تصریح کرد: متاسفانه درک عمیق علم در بسیاری از اهل دانشگاه و حوزه مشاهده نشده و نمیشود و برخی شتابزدگیها در تولید علم سطح آن را تنزل داده و درک نادرستی از علم ایجاد کرده است، متاسفانه اغلب مشاهده میشود که تکنولوژی و بسط یافتن شاخ و برگ آن به علم تعبیر میشود و این تکنولوژی چشم بشر را روی مراتب عمیقتر دانش و آگاهی بسته است.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت: برخی از اهالی علم در ایران به خصوص در دانشگاه به تاسی از غرب علوم تجربی را از دین جدا کردند و علوم غربی را با نگاههای جزئی و غلط تهذیب و تزئین نمودند و تصور کردند با تغییر ظواهر، علوم انسانی به نتیجه میرسد، برخی هم تلاش کردند نظریاتی که هایک یا مارکس در اقتصاد، هابز و هابرمارس در سیاست و ... داشتند را با یک برچسب اسلامی مثل اقتصاد اسلامی یا علوم سیاسی اسلامی و ... به اسم تولیدات علوم انسانی اسلامی جا بزنند.
وی اظهار داشت: البته ناکارآمدی چنین نگاهی خیلی زود به خصوص در دولتهای پنجم و ششم که در حال پیادهسازی شدید مدلهای توسعه غربی بود رو شد، این مدلها تا امروز هم ناکارآمد بودهاند و در بهترین حالت یک شیرینی آبنباتی و زودگذر آنهم برای عده قلیل اشرافی به همراه داشتهاند و چیزی از اشرافیگری کم که نکردند بلکه بر آن افزودند و شکاف فقیر و غنی را روز به روز بیشتر کردند.
جمالی در ادامه عنوان کرد: سوال مهم این است که آیا عامدانه چنین مدلهای ناکارآمد و شکست خوردهای در ایران پیاده شدند؟ درحالیکه ما در همان زمان تجربه موفق هشت سال دفاع مقدس با مدیریت داخلی را داشتیم. این عدم خودباوری و عدم تکیه به نیروی داخلی باعث شده تا امروز که چهل سال از انقلاب اسلامی میگذرد دانشگاه و حوزه ما در عرصه تولید علم و به خصوص علوم انسانی اسلامی دستش خالی باشد چرا که باور به توانمندی الگوهای توسعه غربی و عدم توانمندی اسلام علم دینی را به عقب رانده است.
استاد فلسفه علم تصریح کرد: اینکه جمهوری اسلامی ایران توانسته با الگوی مقاومت در علوم سیاسی، دشمن را از منطقه بیرون براند به این معنا است که انقلاب اسلامی در حوزه سیاست و روابط بینالملل صاحب علم و تخصص منحصر به فردی است که در دایره علوم سیاسی غربی و رایجی که در دانشگاهها تدریس میشود نیست ولی کسی نمیخواهد این تولیدات علمی را ببیند.
وی گفت: همین یکی دو سال گذشته بود که رئیس جمهور کشور با بیان اینکه علوم اسلامی، مسیحی و یهودی ندارد، این سوال را به اذهان مخاطبان متبادر ساخت که اگر انقلاب اسلامی حرف متفاوتی در حوزه اداره جامعه و زندگی بشر نداشت چگونه به عنوان الگوی سوم در جهان به پیروزی رسید
جمالی تصریح کرد: حتی اگر فرض کنیم انقلاب اسلامی ایران صرفا یک انقلاب سیاسی بوده است نباید این سوال را پاسخ بدهیم که این انقلاب سیاسی از چه تفکری و بنیان اعتقادی تغذیه میکند که چهل سال تمام در مقابل شدیدترین حملات سیاسی پابرجا مانده است؟ قطعا این انقلاب سیاسی دارای ویژگیهایی است که دشمن بر آن احاطه و دسترسی ندارد وگرنه چون انقلاب مصر و دولت اخوانالمسلمین در کمتر از یکسال واژگون میشد.
عضو هیأت علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم در ادامه گفت: سوال دیگر از رئیس جمهور این است اگر بر این باور هستند که علوم اسلامی، یهودی و مسیحی ندارند چرا خودشان در حوزه علمیه به تحصیل پرداختهاند؟ یعنی ایشان دروس حوزوی چون اصول،تفسیر قرآن و... را یکی درس مسیحی میدانند یا یک درس یهودی؟ ایشان تعریفی که قرآن از انسان و پدیدهها دارد را با تعریفی که فلاسفه غرب از انسان و پدیدهها دارند را یکی میدانند؟ مگر نه این است که فلاسفه و به دنبال آن متفکران براساس همین معرفتشناسی، هستیشناسی و انسانشناسی که دارند دست به طراحی مدل و الگو برای زندگی بشر و اداره جامعه میزنند؟
جمالی افزود: یا دیدیم که اواخر سال 96 یکی از چهرههای مطرح در حوزه مسئولیت تولید علم اذعان داشت که علم دینی تحقق نیافتنی است و علم دینی تمنای محال است، لذا جواب اینکه چرا در طول این چهل سال بعد از انقلاب اسلامی هنوز در حوزه علوم به خصوص علوم انسانی به تولید در حد بینیازی از علوم غربی نرسیدهایم ناشی از این عدم خودباوری است و ناشی از عدم اعتماد به این است که اسلام حرف نویی دارد.
جمالی عنوان کرد: با تحقق انقلاب اسلامی بستر تولید علم دینی فراهم شده است چرا که مردم ایران با انقلاب اسلامی و حمایت از آن در طول چهل سال گذشته تا امروز نشان دادهاند خواهان این هستند که حرف نو و متفاوت اسلام پیاده شود وگرنه که قبل از انقلاب اسلامی، نئولیبرالیسم در حال پیاده شدن بود و نتایج فجیع آن در ایران، مردم ایران را به سمت اسلام و انقلاب سوق داد چندی بعد از انقلاب اسلامی هم که بلوک شرق و مارکسیسم بدون جنگ شکست خورد.
وی در پایان گفت: امروز هم شاهدیم که اتحادیه اروپا و خود آمریکا غرق در بدهی و مشکلات اقتصادی و اجتماعی هستند پس این الگوهای برتر اقتصادی و اجتماعی کی قرار است دست کشورهای غربی را بگیرد؟