باید بکوشیم بدون اغراق امتیازات جامعه ایرانی را به خوبی بشناسیم و به دنیا معرفی کنیم. ما آن قدر امتیاز داریم که میتوانیم با تبلیغ آن، هم خود را بهتر بشناسیم و هم بهتر به دنیا معرفی کنیم.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی استاد نیوز، دکتر نصرالله شفیعی طی یاداشتی نوشت:
چندی پیش در مطلبی تأکید کردم که خودتحقیری نقشهای علیه ما ایرانیان است تا از این طریق توانایی، ظرفیتها و اعتماد به نفس خود را از دست بدهیم و در مقابل با بزرگ شمردن دیگران و یا غربیها به ابزاری برای مصرف دستاوردهاي آنها تبدیل شویم.
باید گفت؛ این تبلیغ تحقیر ایرانی یا همان احساس منفی هر فرد در مورد خویش، نه تنها در مورد عوام، بلکه در مورد خواص و مسئولان نیز ریشه دوانده است.
این خودتحقیری بر دو مبنا طراحی میشود؛
۱_ ضعف و ناتوانی خودی و همچنین دارا بودن صفات منفی که مانع رشد و تکامل میشود.
به یاد داریم که مرحوم اکبر ترکان مشاور رئیس جمهور در آبان ۱۳۹۳ گفت؛ اگر تعرفه واردات برداشته شود، قابلیت رقابت در هیچ تکنولوژی و هیچ صنعتی به جز آبگوشت بزباش و قرمهسبزی را نخواهیم داشت.
۲_ دشمن قدرتمند است و از همه امتیازات بهرهمند و ما در برابر آن هیچ هستیم.
باز هم به یاد داریم که دکتر ظریف وزیر امور خارجه دولت روحانی در ۱۳ آذر ۱۳۹۲ در دانشگاه تهران گفت؛ "آمریکا میتواند با یک بمب، تمام سیستم دفاعی ایران را از کار بیاندازد"!
وقتی در خواص ما چنین تفکری وجود داشته باشد وای به حال عوام که گوششان به دهان خواص و مسئولان و تحصیلکردههاست!
در این یادداشت با اشاره به یکی از مصادیق، میخواهم به نمونهای از شیوههای مهم خودتحقیری ملت ایران اشاره کنم.
یکی از دوستان کلیپی برایم فرستاد که در آن شهردار یکی از شهرهای آمریکا را نشان میداد که بعد از ظهرها در ساعات غیراداری در حالی که پیادهروی میکند کیسه پلاستیکی را به دست دارد و زبالههای کوچک را در خیابان و پیادهرو جمع میکند. فیلمبردار این صحنه یک ایرانی مقیم آمریکاست و با شیفتگی هرچه تمامتر این صحنه را روایت میکند. همراه کلیپ نیز متن زیر آمده است:
رشد جامعهشون ناشی از این طرز تفکره. بابا آدم داریم فقط ثبتنام کرده برا شورای شهر جواب سلامتو بد میده (هنوز شورای نگهبان هم معلوم نی تائیدش کنه) قدرت رسانه قبول. رسانه هم در عرصه واقعیت مغلوب میشه. چنین رفتارهائی در آرزوی ایدهآلیستهای ماست که در فرهنگ چشمسبزها عادیه و عبور کردن از مسایل پیش پا افتاده. بله حقشونه به دنیا میگن باید مثل ما حرف بزنید، بنویسید ووو..
این متن را با همان ادبیات و نگارش بدون کم و زیاد آوردم.
آن وقت خیلی از کاربران ایرانی بدون هیچ قصد و نیتی و صرفا به عنوان یک عمل فوقالعاده اخلاقی آن را در گروهها منتشر میکنند.
از مدنیت و فرهنگ بالای آمریکاییها زبان به تحسین میگشایند و از عقبماندگی و افت اخلاق و انسانیت و خلاصه همه چیز در میان ایرانیان اشک حسرت بر گونه جاری میکنند.
برای بررسی این موضوع باید پرسید آیا قضیه همین طور است که تصور میشود؟!
اولین نکته که باید اذعان داشت این است که رفتار خوب از هر کس سر بزند قابل تجلیل و تمجید است.
اگر آنچه در کلیپ دیده میشود واقعا یک شهردار آمریکایی باشد باید به او آفرین گفت. هیچ اصراری وجود ندارد که رفتار خوب یک نفر را منکر شویم. ولی آیا میتوان چنین رفتاری را به همه مسئولان و شهرداران آمریکایی تعمیم داد؟ چند نفر در آمریکا این رفتار را دارند؟ در هر جای جهان نگاه کنیم افراد خاصی دیده میشود.
به اعتراف همه آگاهان، جامعه آمریکایی یکی از خشنترین و ناامنترین جوامع است.
خشونت پلیس با شهروندان آمریکایی خصوصا سیاهپوستان هر روز تیتر اول رسانهها میشود و صدها آسیبهای اجتماعی دیگر که معمولا در فضای رسانهای سانسور میشود.
لحظهای به متنی که در آغاز آورده شد بنگرید. چگونه نویسنده این متن کوتاه میکوشد آمریکاییها را افسانهای نشان دهد و ما را نیز تحقیر کند. آنها حق دارند ارباب باشند و ما نیز رعیت و مصرفکننده.
آیا در کشور خودمان ایران چنین کسانی و حتی بالاتر از آن در تواضع و فروتنی و مردمدوستی و خدمت صادقانه و ... وجود ندارد؟ با اطمینان میگویم در کشور ما بسیار فراتر از این افراد وجود دارد ولی رسانهای نیست که اینها را منتشر کند یا اگر منتشر کند در انبوه تبلیغات منفی محو میشود.
شما در کجای دنیا نه الان بلکه در تمام قرون شخصیتی مثل سردار حاج قاسم سلیمانی را پیدا میکنید که نمادی از همه صفات و کمالاتی باشد که بشریت در طول تاریخ در آرزوی دستیابی به آن تلاش کرده و کتابها نوشته و کلاسها برقرار کرده است.
همین شخصیت توسط رئیس جمهور آمریکا ترور میشود و سردمداران آن کشور با افتخار از این اقدام ددمنشانه حمایت میکنند.
زندگی و اخلاق و منش شخصی رؤسای جمهور آمریکا را بنگریم. آنگاه نگاهی بکنیم به ویژگیهای رهبری نظام جمهوری اسلامی که در اخلاص، سادهزیستی، سلامت رفتاری و اخلاقی در جهان مانندش را نمیتوان یافت.
بدون اغراق در جامعه ایرانی آن قدر از انسانهای بزرگ و نمونه وجود دارد که میتوان در شرح حال و ویژگیهای آنها کتابها نوشت و ساعتها سخنرانی کرد.
باید بکوشیم بدون اغراق امتیازات جامعه ایرانی را به خوبی بشناسیم و به دنیا معرفی کنیم. ما آن قدر امتیاز داریم که میتوانیم با تبلیغ آن، هم خود را بهتر بشناسیم و هم بهتر به دنیا معرفی کنیم.