غرب به این تصور نیاز دارد و اگر در این راه موفق نشود و کجفهمی از اسلام ایجاد نکنند، مردم بسیاری به سمت اسلام گرایش مییابند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی استادنیوز، نیلوفر شادمهری در کتاب خاطرات سفیر به بیان چالشهای یک بانوی مسلمان به عنوان دانشجوی ممتاز ایرانی در فرانسه میپردازد که با نگارشی صمیمی و ساده، خواننده را به خوابگاهی در پاریس میبرد و او را با رویدادها، تجربهها و خاطراتش شریک میکند.
خاطرات دختر مسلمانی که در کشور فرانسه، هر چند برای ادامهی تحصیل در مقطع دکتری حضور دارد اما سفیری شده است برای دفاع از حقیقت اسلام. مواجههی او با آدمهای مختلف و اتفاقات متفاوت این خاطرات را جذابتر میکند، از قبول نشدنش در بهترین دانشگاه فرانسه تنها به دلیل حجابش و دست ندادن با سرشناسترین اساتید مرد تا برگزاری دعای عهد در اتاق خوابگاه و خواندن دعای کمیل برای «یک سلیم النفس».
نیلوفر شادمهری در این کتاب، حدود سی خاطره را به رشتهی تحریر درآورده که این مجموعه در واقع بخش اندکی از تمام خاطرات ایشان است.
وی در بخشی از وبلاگ خود نوشته: «چند سال پیش وقتی برای تحصیل وارد فرانسه شدم، فکر میکردم فقط یک دانشجوی دکترای طراحی صنعتی هستم. اما دقایق زیادی نگذشت تا بفهمم پیش از اینکه دانشجو باشم در هر مقطع یا هر رشتهای، نماینده ایرانم و رفتار و گفتارم بیش از اینکه معرف "من" باشند، معرف یک مسلمان ایرانی است. برای کسی مهم نبود من چه میکنم و چه میخوانم. چیزی که اطرافیانم میخواستند بدانند پاسخ سوالات و شبهات ذهنشان بود دربارهی هر چه به ایران مربوط میشد. مسئولیتم خیلی سنگینتر از آن بود که فکرش را میکردم. و اینچنین بود که سفیر ایران شدم...»
شادمهری همچنین در مصاحبهای چنین گفته است: «آن زمانیکه من شروع به مکتوب کردن این خاطرات کردم تعدادی از دانشجویان را میدیدم که همان اتفاقاتی که برای من پیشآمده برای بعضی از اینها نیز افتاده بود. اینها در برخورد با این اتفاقات واکنشهای خوبی بروز نداده بودند. زیرا در آنجا با پوشش و حجاب خانمها برخورد خوبی ندارند ازاینرو تصمیم گرفتم خاطراتم را که بخشی از آن مربوط به برخورد با اینگونه رفتارها بود را مکتوب کنم تا از این طریق آموزشی نیز داده باشم.»
خانم شادمهری هم اکنون عضو هیات علمی دانشگاه هنر هستند.
نویسنده کتاب «خاطرات سفیر» همچنین به دیدارش با رهبر معظم انقلاب اشاره کرد و گفت که در این جلسه، حدود 15 دقیقه با معظمله درباره کتاب و جزئیات آن صحبت شده و ایشان کتاب را مورد لطف خود قرار داده است. مشروح گفتوگوی خبرگزاری تسنیم با نیلوفر شادمهری به این قرار است:
خانم شادمهری یکی از نکاتی که با خواندن اولین صفحات کتاب «خاطرات سفیر» به ذهن میرسد، آشنایی و آمادگی ذهنی شما نسبت به مسائل اعتقادی و کلامی است. این آمادگی از کجا شکل گرفت؟
من از بچگی و به واسطه شرایطی که در آن بودم، با این مباحث آشنا بودم. از سوی دیگر مادرم از کودکی درباره این موضوعات با من صحبت و ذهنم را نسبت به این مسائل آگاه میکرد و نحوه استدلال کردن را به فرزندانش یاد میداد. موضوعات و مسائلی که در کتاب مطرح میشود، برای اولینبار نبوده که برای من پیش میآمد. ممکن است برای سوالکننده، طرح این موضوعات یا فکر کردن درباره آنها، برای نخستینبار به صورت جدی رخ داده باشد، اما برای من موضوع جدیدی نبود.
ضمن اینکه من در دوران دانشجویی که در تشکلهای دانشجویی بودم نیز به این موضوعات میپرداختم. در این دوران با دعوت از اساتید، سوالاتمان را در این رابطه مطرح و در این زمینه مطالعه میکردیم. چه اینکه خودم سوال پرسیده باشم و جوابش را یافته باشم و چه در جایگاه کسی که بخواهد به این پرسشها پاسخ دهد، با این موضوعات ناآشنا نبودم. ورود به این مباحث برای من تازگی نداشت.
واکنش شنوندگان به این مباحث، اعم از مسلمان و غیر مسلمان، هم در این کتاب جالب بود. به نظر میرسد که جامعه اروپا اطلاع چندانی نسبت به اسلام ندارد.
ابداً اطلاعی ندارند. تصویری که رسانههای غربی از اسلام برای مردم اروپا درست میکنند، از این جهت است که مردم از اسلام و مسلمانان بترسند. غرب به این تصور نیاز دارد و اگر در این راه موفق نشود و کجفهمی از اسلام ایجاد نکنند، مردم بسیاری به سمت اسلام گرایش مییابند. این تصور شخصی من است، یافته من از زندگی در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی که به سبب کارهای پژوهشی مدتی در آنجا زندگی کرم، این است که نیاز مردم اروپا برای اینکه مسلمان شوند یا حتی خدا را بشناسند و خداپرست شوند، زیاد است. دلیلش هم این است که آنها سالهای سال است تمام آن تصوری را که ما از آزادی داریم، تجربه کردهاند و اگر الان هم مقاومتی درباره مسائل اعتقادی نشان میدهند، از سر ندانستن است.
بخش اعظم این واکنش از سر عناد نیست، چون آنها چیزی درباره اسلام نمیدانند که بخواهند دشمنی خاصی داشته باشند. این موضوع را درباه مردم عادی میگویم، نه در سطح سیاستمداران و دولتمردان. آنچه که مردم عادی از اسلام میدانند و به آنها معرفی شده بسیار تاسفآور است.
شما پیش از این بخشی از خاطرات کتاب را در وبلاگی منتشر کردهاید که مورد استقبال هم واقع شده است. واکنشها به این مطالب از سوی مخاطبان اروپایی چه بود؟
تعدادی از خاطراتی که در کتاب آمده، پیش از این در وبلاگ هم منتشر شده بود؛ البته در کتاب با شرح بیشتری منتشر شد. حدود 12 خاطره از همین کتاب در آن وبلاگ منتشر شده بود. واکنشها نسبت به این خاطرات زیاد بود؛ البته من نمیدانم که این واکنشها از سمت چه اقشاری بود. واکنشها هم از صفر بود تا صد؛ یعنی بینابین چیزی وجود نداشت. یا افرادی بودند که بسیار موافق بودند و تشویق میکردند و یا برخی نیز صد در صد مخالف بودند و حتی دشنام میدادند. مدت کمی هم این وبلاگ فعال بود چون کارهایم زیاد شده بود و وقت کافی برای بهروز کردن آن نداشتم.
یکی از موضوعاتی که سبب شد تا کتاب شما مورد استقبال عموم قرار بگیرد، توصیه مقام معظم رهبری به مطالعه این کتاب از سوی بانوان بود. دیداری هم گویا با ایشان داشتهاید.
این توصیه مربوط به شهریور 96 بود، آن زمان با شنیدن این جمله تعجب کردم که کتاب چطور به دست رهبر معظم انقلاب رسیده است و چطور خواندهاند؛ چون کتاب تازه و در نسخههای محدودی منتشر شده بود. اینقدر تعداد نسخهها در چاپ اول کم بود که چگونگی رسیدن کتاب به دست ایشان و مطالعه آن برایم عجیب بود.
قبل از عید هم دیدار خصوصی با معظمله داشتیم. ایشان در این جلسه جزئیاتی را درباره کتاب مطرح کردند. در این جلسه حدود 15 دقیقه صحبت کردیم، وقتی من را معرفی کردند ایشان نسبت به کتاب بنده لطف داشتند و فرمودند که کتاب خوبی بوده است. درباره جلد دوم خاطرات هم صحبت شد که من گفتم قرار است منتشر شود، ایشان هم استقبال کردند. ایشان حتی درباره یکی از شخصیتهای کتاب صحبت کردند.
بخش دوم خاطرات مربوط به دورهای است که من بعد از مدتی به فرانسه برمیگردم. مطالب این بخش هم نوشته شده است و تنها نیاز به ویرایش دارد.
منابع:
انتشارات سوره مهر
دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)
مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
خبرگزاری تسنیم