خانه سیاسی بین الملل اقتصادی اجتماعی حوزه و دانشگاه علم و فناوری فرهنگ و هنر ورزشی یادداشت
 
«ایمان» و «امید» نرم‌افزار امام(ره) برای ایجاد ۳ تحول بزرگ       انقلاب به رهبری امام به الگویی برای آزادی خواهان جهان تبدیل شد       «کشف الاسرار» نشان دهنده اراده امام برای تشکیل حکومت اسلامی است       تشکیل ائتلاف مشترک نیروی دریایی ایران با کشورهای منطقه       آماده آموزش پروتکل‌های مرزی به مرزبانان افغانستانی هستیم       افزایش شمار جان‌باختگان تصادف قطار در هند به ۲۸۸ نفر       AFC مچ فدراسیون فوتبال را گرفت/ جریمه میلیاردی برای مجوز حرفه‌ای!       چه کسی لوله‌های گازِ «نورداستریم» را منفجر کرد؟       بازتاب قهرمانی پرسپولیس در سایت AFC/ تاجگذاری در فصل باشکوه       معماری شگرف حرم رضوی را بشناسید       آزمایشگاه ارزیابی خدمات هوش مصنوعی تا پایان سال راه‌اندازی می شود       آژانس بین‌المللی انرژی اتمی:ایران ۲ موضوع پادمانی را حل و فصل کرد       سلوک و مجاهدت شهدا با شیوه‌های خلاقانه و جذاب به نسل جوان منتقل شود       شرط افزایش ۲۰ درصدی یارانه‌ها       معلمان بر اساس وظایفشان رتبه بندی نشده بودند/ جذب سالانه یازده هزار معلم پرورشی        گسترش روابط ایران و عمان به نفع هر دو کشور است       حمایت کم‌نظیر رهبری نقطه عطفی در دوره ۴ ساله مجلس یازدهم محسوب می‌شود/ مهار تورم، رشد تولید، تصویب برنامه هفتم و نهایی کردن طرح‌ها و لوایح؛ اولویت سال پایانی مجلس       مردانی: اساتید دانشگاه فرهنگیان جهادگر تبیین هستند/ دانشگاه فرهنگیان باید محور تحول باشد       ابلاغ مشوق‌های فرزندآوری در ۹۰ محور/ راه‌اندازی مرکز درمان ناباروری را در بیمارستان نجمیه       راهکار سازمان سنجش به جای قطع اینترنت برای امنیت کنکور/ تشریح آزمون های هوشمند سال آینده      
 
آخرین اخبار  


اساتید و دانشگاه  


معرفی آثار اساتید  


 

1398/03/12 1:06:08 AM

شب های مجلۀ بخارا برگزار می کند

ابوالقاسم سعیدی؛ حلقه ارتباطی هنر ایران و فرانسه/ نقاشی سعیدی، ثبات حیرت انگیز هنر معاصر 

استاد ابوالقاسم سعیدی استاد برجسته نقاشی که از وی به عنوان «حلقه ارتباطی هنر ایران و فرانسه» یاد می کنند محور برگزاری چهارصد و شصت و سومین شب از مجموعه شب های مجلۀ بخارا بود.

ابوالقاسم سعیدی؛ حلقه ارتباطی هنر ایران و فرانسه/ نقاشی سعیدی، ثبات حیرت انگیز هنر معاصر


به گزارش پایگاه خبری تحلیلی استادنیوز، نمایش فیلم مستند «خانۀ دوست» به کارگردانی محمدرضا عینی و سخنرانی بان تژا وابسته فرهنگی سفارت فرانسه از دیگر بخشهای این مراسم در خانه اندیشمندان علوم انسانی بود.

علی دهباشی ضمن خوشامدگویی به میهمانان حاضر در این مجلس از برگزاری این شب چنین گفت: قصۀ شب استاد ابوالقاسم سعیدی برمی گردد به شش سال پیش. در یک غروب زمستانی که ایشان ایران بودند و در منزل آن عزیز سفرکردۀ ما، دکتر شایگان که قرار چنین شبی را گذاشتیم و ایشان از آقای شایگان قول گرفت که حتما در این جلسه برای او صحبت کند. و بعد در سفر بعدی آقای آغداشلو نبودند و آقای شایگان بودند و همینطور در سفرهای دیگر ایشان به ایران، یکی از اعضایی که قرار بود صحبت کنند، ایران نبودند. تا اینکه دوست هنرمندمان فیلم سمتند «خانۀ دوست» را ساخت و این یک بهانه ای شد برای ما که این آرزوی خودمان را در سلسله شب های بخارا محقق کنیم که امشب این اتفاق افتاد.

مدیر شب های بخارا، به فیلم کوتاهی از حضور ابولقاسم سعیدی در کنار سهراب سپهری و داریوش شایگان و داریوش مهرجویی اشاره کرد و گفت: یک فیلم کوتاهی در شبکه های مجازی است که سهراب سپهری هست و داریوش مهرجویی و داریوش شایگان و ابوالقاسم سعیدی. بد نیست بدانید که این فیلم را خانم گلی ترقی تهیه کرده اند. خیلی ممنون می شوم خودشان از این دوستی صحبت کنند.

در ادامۀ این شب غزاله یعقوبی متن داریوش شایگان در وصف ابوالقاسم سعیدی را اینچنین قرائت کرد: "در میان ملغمۀ گیج کنندۀ نقاشی های متنوع و جورواجور معاصر، نقاشی سعیدی از نوعی ثبات حیرت انگیز و صفا و تأنی حکایت دارد که بیننده را به شگفتی می اندازد.  آثارش احساسی دو گانه را در انسان برمی انگیزد، چرا که از یکسو می دانیم با آثاری مدرن مواجهیم که تمامی گسست های تکان دهندۀ اعصار جدید را در خود گنجانیده است؛ ولی از سویی دیگر نیز در ورای غنای حاکم بر این چشم اندازهای فیگوراتیو تجلی دنیای غریبی نمود می یابد که از سلطۀ تاریخ فراتر می رود و انگار میان غیاب و حضور در حالتی از تعلیق می ماند.

سعیدی از طریق فاصله گرفتن از واقعیت و نوعی تجرد فکری به چنین تعلیقی دست یافته است و این خصلت خاص خود اوست. شیء به تصویر درآمده در آثارش، خواه درخت باشد یا شاخه ای و یا گلی، چیزی بیش از شیء صرف در برابر نگاه ماست که از قانون جاذبه تبعیت کند، این نقوش انگار در پی حادثه یا رویدادی به واسطۀ نور درونی خود استحاله یافته و این چنین سرشت ذاتیشان را هویدا ساخته اند. از همین نقطه است که سر و کارمان به زبان نشانه ها می افتد. در این جا نقاشی حکم نوشتار را پیدا می کند. نوشتاری چنان متراکم و انباشته که گویی با زبان جسم سخن می گوید. اما این جسم بازتابندۀ تاریخ کژتابی ها و عصیان ها چنانکه در هنر انقلابی غربی شاهد آن بوده ایم، نیست؛ بلکه بازنمود نوعی حساسیت فریبنده و دلرباست به مانند رقصی با تجسم ضرباهنگی. سعیدی خود می گوید: «من با بدنم نقاشی می کنم». گره های تودرتوی شاخه های در هم تنیدۀ غرق در شکوفه های تابناک، همچون پرهای رنگ به رنگ طاووسی طنازانه و فاخرانه بال می گشایند و شکوه و جمالشان را در فضا می پراکنند و می آرایندش.

نقاش با شکیبایی عاشقانه یک زرگر ماده را پرداخت می کند. تراش می دهد و مرصع کاری اش می کند. «هر بار به کاری می پردازم در واقع بنایی و گچکاری می کنم». ترکیب بندی حکم ساختن و تولید کردن را می یابد که در این مورد خاص نوعی استحاله ماده است، ماده ای که به رغم پر و پیمانی اش ابدا «مادّی» نیست؛ نه مختصات معینی دارد، نه به چارچوبی حکایت وار مبتنی است و نه به لنگرگاهی اتصال دارد؛ بلکه در تعلیق می ماند. و به واسطۀ خط افق که فضا را به دو بخش تقسیم می کند و نیز لطف شاخه هایی که از دو سوی افقی و عمودی بوم بیرون می زنند، گستره ای گشاده را تجسم می بخشد. این شاخ و برگ های سربرکشیده به این سو و آن سو وجود «دگرجایی» را بشارت می دهند که اگرچه در دسترس می نماید در حقیقت دست نیافتنی است. دگرجایی که علی رغم اشارت مدام همچنان نامکشوف می ماند و به استعارۀ خاصی تقلیل نمی یابد.

ترکیب بندی این نقاشی ها با آنکه به استحاله های مکرر مزین اند به فضای ظهور صور، حال و هوای بی وزنی می بخشند، نوعی سبکی سحرآمیز که در آن همه چیز تجسم جادویی بهشت هستی می شود. در آثار او پرهیز از سایه پردازی و غیاب تاریخ از همین جا نشأت می گیرد. همچنین است تأکید بر ضیافت صور که بوم نقاش را چنان با بی زمانی بارور می سازد که همه چیزش از گزند فرسودگی و ساییدگی زمان در امان است. و دست آخر اینکه در آثار سعیدی نقوش چیزی نیستند مگر نشانه های مرئی از عالمی نامرئی."
 
 
**سعیدی،حلقه ارتباطی هنر ایران و فرانسه

بان تژا وابسته فرهنگی سفارت فرانسه در تهران سخنران بعدی این مراسم بود که درباره سعیدی گفت: به عنوان وابستۀ سفارت فرهنگی فرانسه در ایران مایلم که خشنودی خود را از حضوریافتن در میان شما از طرف سفارت فرانسه اعلام کنم. از برگزارکنندگان  این شب ممنونم و تشکر ویژه از علی دهباشی و مجلۀ بخارا و محمدرضا عینی دارم. شرکت داشتن در اتفاق امشب خیلی خوشحالی ما را مضائف می کند که دو دلیل بزرگ دارد: در واقع این ادای احترام به ابوالقاسم سعیدی خیلی خوشحال کننده است. فردی که می تواند مصداق بارز ارتباط فرهنگی میان ایران و فرانسه باشد؛ این نقاش بزرگ هنر معاصر ایران. و در واقع خوشحالی دوم من از این اتفاق هست که می بینیم هنرمندان و سینماگران جوان تر همچنان دارند ارتباط فرهنگی بین ایران و فرانسه را تقویت می کنند و در ارتقا آن می کوشند.

بان تژا با ترجمۀ سعیده مرادی به روابط فرهنگی ایران و فرانسه پرداخت و چنین گفت: می دانیم این روزها شرایط برای ایرانی ها دشوار است. خصوصا با بازگشت تحریم ها که بخصوص شرایط اقتصادی را داشوارتر کرده است. اما می خواهم در حضورتان بگویم که کشور ما در این شرایط سخت همچنان پیگیر تقویت روابط فرهنگی بین ایران و فرانسه هست و حفظ این روابط اولویت ماست.
بان تژا وابستۀ سفارت فرهنگی سفارت فرانسه با اشاره به شخصیت سعیدی گفت: سفارت فرانسه در طول ساخت فیلم «خانۀ دوست» که مستندی از زندگی ابوالقاسم سعیدی ست با کارگردان این اثر همکاری و همراهی داشت.
 
**دوستی از تهران تا پاریس

گلی ترقی دوست دیرین ابوالقاسم سعیدی از خصایل وی و خاطرات خود با ایشان گفت و سخنانش را اینچنین آغاز کرد: حُسن بزرگ ابولقاسم این است که هم نقاش و هم به معنای واقعی یک نقاش ایرانی است. برای من خیلی مشکل است که بخواهم در مورد او حرف بزنم. برای اینکه برای من ابولقاسم آدمی است که تک شخصیتی نیست. انواع شخصیت ها را دارد؛ مثل یک آویزیه ای از بلور است که زیر نور می چرخد و هر لحظه یک رنگ دیگری دارد، نه اینکه رنگ عوض کند، نه! یک ساحت دیگری دارد و از طرفی به معنای واقعی ایرانی است. این همه سال که پاریس بوده و خانم و دخترش فرانسوی هستند و با این فرهنگ آشنا است و در آن جذب شده است؛ ولی در عین حال به شدت ایرانی است. نقاشی کردنش هم مثل یک نقاش قدیمی است که ساعت ها و ساعت ها کار می کند و در کارهای خودش آدم مخصوصی است.

ترقی با اشاره به دوستی دیرینه اش با سعیدی گفت: برخی آدم ها را نمی شود با چند صفت مشخص کرد. مثلا اگر می خواستم در مورد مسکوب صحبت کنم، واقعا می گفتم که او یک آدم اصیل و استوار بود اما ابول هزار فُرم دارد. او عاشق موسیقی ایرانی است و خودش با خودش اینقدر تار زد تا نواختن تار را یاد گرفت. از طرفی عاشق نقاشی ایرانی است و آن را به معنای واقعی می شناسد. دانشگاه «بوزار» را تمام کرده است. خود یک آدم باصفای بگو بخند و شوخ است. من ابول را در هر اتفاق وحشتناکی که به یاد می آورم، می بینم یک جوری زندگی بر او غالب است و تصویری که از او دارم تصویری است که زندگی را بیدار می کند. چون ابول خود یک برش از زندگی است و طبیعت. مردی است که از دل جنگل آمده و از دریا. اینقدر که او با خاک زمین رابطه دارد، من هیچوقت هیچ آدمی را به این صورت نمی بینم. در درخت هایی که می کِشد و همیشه خود می گوید: «من با این درخت ها حرف می زنم. من عاشق این درخت ها هستم. این شاخه ها هر کدام هزار گفت و گو با من دارند».

گلی ترقی سعیدی را انسانی نازنین خواند و افزود: او یک آدم نازنین است و من همیشه از او می ترسم؛ چون من را خیلی دعوا می کند. من یک شلختگی دارم که اصلا نمی تواند تحمل کند؛ دیر می رسم یا چیزی را جا می گذارم. و هر زمان که جای می رفتیم من همیشه یک خرابکاری بالا می آوردم و دستم می خورد و لیوانی برمی گشت و شایگان و سعیدی حرص می خوردند. ابولقاسم به معنای واقعی برشی از زندگی بود. ما خیلی با هم سفر می رفتیم. داریوش مهرجویی هم جزو گروه ما بود و به شهرهای اطراف پاریس می رفتیم و ابول آدمی بود که آنجا را برای ما می ساخت و به چشم ما زیبا می کرد. درست یادم هست یک جای بسیار مزخرفی را از روی تبلیغات در ایتالیا انتخاب کرده بودم که برویم و آنجا بمانیم. پله های پیچ در پیچ و خلاصه هیچ چیز زیبایی نداشت. وقتی رسیدیم همه از من عصبانی بودند که ما برمی گردیم و اینجا کجاست و .... ولی وقتی ابول آمد، در تراس ایستاد و گفت: «به! به! چه نوری! نگاه کنید!»  تا آن لحظه هیچ کس آن نور را ندیده بود و همه غر زده بودند. نگاه کردیم و دیدیم که ابول راست می گوید چقدر زیباست! و بعد اشاره کرد و گفت که این سرازیری که می رود، آنجا!  پشت آن کوه! چه بهشتی است! در آن چند روز ابول با حرف ها و نگاه خود آنجا را برایمان زیبا کرد که به ما خوش بگذرد. او با خود آن زمان یک ساکسیفون آورده بود و می خواست نواختنش را یاد بگیرد. به او می گفتیم در این سن و سال تازه می خواهی شروع کنی؟! در گرمای تابستان ایتالیا گوش ما کر می شد. وقتی می خواست یک نت «رِ» را بزند می رفت دور و پشت کوه ها یک مرتبه می شنیدیم که یک نت را مدام می زند. اینقدر زد تا موقعی که یاد گرفت. بعدِ مدت ها رفتیم خانه اش و دیدیم که ساکسیفون می زند! البته خیلی رویش هم زیاد بود و سماجت داشت. خب ابوال است دیگر. او یک آدم استثنایی است و تا وقتی با او زندگی نکنی نمی فهمی چه محسناتی دارد. او سراپا خوبی است. واقعا بینظیر است. در این زمانه آدم هایی مثل شایگان و مسکوب رفتند و همه بینظیر بودند. و همه آن هایی که بینظیر هستند هم باید به یاد آورده شده و شناخته شوند.

سپس فیلم مستند «خانۀ دوست» اثر محمدرضا عینی به نمایش گذاشته شد.
 
**نقاشی تصویرها

در ادامه پیام تصویری ابولقاسم سعیدی پخش شد که ایشان در این پیام چنین گفته بود: "برای من پیام دادن کمی مشکل است؛ چون زبانم زبان نقاشی است و اگر بخواهم چیزی بگویم آن در نقاشی است. این موضوع چیز ساده ای نیست. زبانم زبان مشکلی است. اگر هم یک نفر مثل من نقاش هفتاد سال با این زبان و مسئولیت خود را عادت دهد، همین شده و بیان آن چیزی که در قلب و مغزش هست و القایش به دوستان و همکاران کمی مشکل می شود. و اگر بگویید چیزی بگویم لکنت زبان می گیرم. من به جمله بندی ها عادت ندارم. با زبان نقاشی حرف هایم را زده ام. نقاشی من برای بیان اظهار تشکری است که از این جلسه می توانم بکنم. بخصوص از لطفی که دوستانم انجام داده اند که از من و کارهایم صحبت کرده اند. از آقای دهباشی تشکر می کنم که همچین جلساتی را تشکیل می دهد که جدا همت می خواهد! من هم اینجا فقط می توانم بگویم آرزوی دیدار شما را دارم. کاش می توانستم با قاطعیت بگویم به امید دیدار! ولی می گویم شب خوش."
 
**قدردان سعیدی هستم

در لحظاتی دیگر از این مجلس، محمدرضا عینی کارگردان فیلم خانۀ دوست از آشنایی خود با ابوالقاسم سعیدی چنین گفت: خیلی خوشحالم شب سعیدی است. نیکو شبی است. شناخت آدمی دشوار است. شناخت نزدیکترین ها دشوار تر حتی. برایم سخت است ایستادن در اینجا تا از سعیدی بگویم. صمیمی ترین دوستش سهراب سال ها پیش گفته بود: «کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ». من هم هنر کنم فقط می توانم از دریچۀ نگاه خودم از سعیدی بگویم. در واقع باز هم با این کار دارم خودم را بازتاب می دهم، پس جسارت کرده از خودم شروع می کنم.

سال ها باید طول می کشید تا بفهمم من همین دست و پا و چشم نیستم. من سنگینی باری هستم که روی شانه هایم گذاشته اند؛ اجدادم را می گویم. آن ها گذاشته اند و من حامل بی اجر و مزد این گذشته هستم، سنگین هم هست لامصب! باید سال ها می گذشت تا به خودم بیایم و بگویم چطور است که در این جغرافیا آنچه بسیار است، سخن از مرگ و شیون و نیستی است، از نبودن؟ چطور است که سرآمدان این قوم همه از هرمان و هجران و غم و افسوس گفته اند؟ راستی چرا اینقدر آه کشیده اند در لابه لای کتاب هاشان؟ راستی چرا اینقدر گریه های سحری و آه شبانه و جور یار؟ حالا من مانده ام و سنگینی این ملال و افسردگی که از اجدادم به ارث رسیده است. باید نگهش دارم یا زمینش بگذارم؟ بله گاهی سوال هایی هست که از هر کسی نمی توانش پرسید. می توانم بگویم، حالا می توانم بگویم، سعیدی آن کسی بود که پاسخم را داد بی آنکه از او سوال پرسیده باشم. نه آنکه چیزی گفته باشد با حرف و وِر بیهوده زده باشد، به قول خودش. چه دارم می گویم اصلا سعیدی حرف دل که می خواهد بزند لکنت می گیرد، تپق می زند، دیده اید که؟
عینی با اشاره به اهمیت تعامل با سعیدی در زندگی اش گفت: مگر اصلا می شود سوال های اساسی را با حرف زدن جوابش داد. او تنها لبخند می زند. با متانت همیشگیش پنجره را باز می کند عین اینکه بوم باشد منظرۀ روبرو، با انگشت اشاره به بیرون می کند؛ یعنی این آسمان است، ببین! این زرد است، آن قرمز، آن ابر، این هم آب و آن  هم باد. حالا کار ما این است پسر جان! که مثل بچۀ آدم می نشینیم اینجا، تبسم یادت نرود! و منتظر می مانیم که زندگی چه می ریزد در چنتۀ ما، زندگی چه می گذارد در دامن ما. بله نگاه کردن را از آنجا بود که آموختم؛ چگونه سکوت کردن و چگونه بی واسطه زیستن را. و آنجا بود که دیدم آرام آرام صداهای مزاحم محو می شوند، صدای غوغاگران و مویه گران و بازاریان و فریادکشان و آدم کشان.  قدردان سعیدی خواهم بود تا همیشه به خاطر دستانش، دستان سخاوتمندش که گرفت دستان مرا و دعوتم کرد به هوای پاک و بی آلایش دنیای زیباش. ممنونم ابوالقاسم سعیدی دوست دیریافتۀ عزیز من.
 
**نقدی بر خانه دوست


سپس علی دهباشی متن پیام ابراهیم گلستان با ترجمۀ فرزانه قوجلو را که در نقد فیلم خانۀ دوست نوشته بود چنین خواند:
 "آقای عینی عزیز . ساختار داستانت و آنگونه که به تصویرش کشیده ای بسیار عالیست. اگرچه به این فیلم بیشتر از آنکه پرتره ای دربارۀ سعیدی نقاش باشد بازتاب نوع نگاه تو به او و چشمداشت تو از او در مقام سوژه است. وقتی به عنوان فیلمت یعنی «خانۀ دوست» نظر می کنیم این رویکرد تو پذیرفتنی می شود. تمام تصاویر عریضی که از پاریس و خیابان هایش گرفته ای می تواند بخشی از همان جستجوی تو برای یافتن خانه دوست انگاشته شود. سعیدی شخصیتی خرسند و متواضع دارد اما حضورش در فیلم به گونه ای دیگر است. حرف هایش بیانگر آنست که او انتظار و آرزو دارد که ارتباطی برقرار کند و شناخته شود. تو کوشش او برای آموختن سازهای مختلف موسیقی یا آوازخواندنش را نشان نداده ای؛ اگرچه او در این زمینه بسیار تلاش کرده و دستاوردهای خوبی هم داشته است. و این شامل تنیس بازی کردن او هم می شود. و همچنین ما چیزی دربارۀ آن دوره که او در جوانی تقلا می کرده تا هنر نقاشی را به صورت آکادمیک بیاموزد دستگیرمان نمی شود. دستاوردها و موفقیت های بزرگ او در نقاشی به عنوان قدم هایی که برداشته تا کارنامه و اسم رسمی برای خودش دست و پا کند در فیلم نشان داده نمی شود. سوای کلماتت در همان ابتدای کار مشخص نکرده ای که او کیست و چقدر ارزشمند است.

اگر از تمام حرف هایی که زدم بگذریم باید بگویم فیلم تو به شکل برازنده ای درگیر کننده و جذاب و خوش ساخت است. و در مسیر بسیار درستی هم حرکت می کند. و گنجایش آن را دارد که حتی به فیلم بهتری تبدیل شود. و بیشتر از همه نشان دهد که چرا سعیدی نقاش ستایش شده ایست؟ آن هم ستایش از سوی کسی که در جستجوست تا اثبات و اظهار کند این چرایی را. من فکر می کنم هر دو شما شایستگی فقط کمی تلاش بیشتر را دارید. استعداد و قریحه تو چنین چیزی را از تو می خواهد و انتظار می کشد. برایت آرزو می کنم آن یک ذره تلاش و زمان بیشتر را. از اینکه این فیلم را نشانم دادی از تو ممنونم."
 
در خاتمه علی دهباشی ضمن تشکر از سخنرانان چنین گفت: قطعا امشب با آقای سعیدی صحبت خواهیم کردو به او خواهیم گفت که انوار طلایی و پرتشعشع نقاشی هایش همچنان گرمابخش وجود دوست دارانش در تهران است.

گفتنی ست 463مین نشست از سلسله شبهای بخارا با محوریت شخصیت و آثار ابوالقاسم سعیدی در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار شد و سخنرانانی همچون گلی ترقی، مهرداد اسکویی، محمدرضا عینی و وابسته فرهنگی سفارت فرانسه در آن به بررسی و تعریف شخصیت ابوالقاسم سعیدی پرداختند.

سمیرا حسن

انتهای خبر///


 

 
یادداشت  


گفتگو  

اتصال راه‌آهن ایران به سوریه تحول قابل توجهی را در حوزه صادرات و واردات هر دو کشور رقم خواهد زد

اتصال راه‌آهن ایران به سوریه تحول قابل توجهی را در حوزه صادرات و واردات هر دو کشور رقم خواهد زد

استکبار جهانی بیهوده دلخوش کرده که می‌تواند علیه نظام جمهوری اسلامی کاری کند

 استکبار جهانی بیهوده دلخوش کرده که می‌تواند علیه نظام جمهوری اسلامی کاری کند

ائتلاف همبستگی در خارج از کشور، طرح موساد و سیا علیه ایران است

ائتلاف همبستگی در خارج از کشور، طرح موساد و سیا علیه ایران است

همدلی قوا موجب حکمرانی مطلوب می‌شود

همدلی قوا موجب حکمرانی مطلوب می‌شود

آژانس صرفاً یک ابزار سیاسی برای اعمال فشار بر ایران است

آژانس صرفاً یک ابزار سیاسی برای اعمال فشار بر ایران است

دولت باید به سمت سیاست گذاری در امر خودرو برود

دولت باید به سمت سیاست گذاری در امر خودرو برود

استیصال رژیم صهیونیستی در مقابل فلسطینیان / ‏‬ مقاومت آنها را دچار سردرگمی و بلا تکلیفی کرده است

استیصال رژیم صهیونیستی در مقابل فلسطینیان / ‏‬ مقاومت آنها را دچار سردرگمی و بلا تکلیفی کرده است


گزارش  


جراید  



 
www.ostandnews.ir   تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به خبرگزاری استاد نیوز است و استفاده از مطالب با ذکر منبع بلامانع است . پایگاه خبری تحلیلی استاد نیوز